بایگانی برچسب: s

منصوریان از استقلال استعفا نمی‌دادم اگر …

سرمربی استقلال در نشست مطبوعاتی بعد از بازی با ذوب آهن درست 88 دقیقه با خبرنگاران حرف زد .
به گزارش “ورزش سه” ، این طولانی ترین و جذابترین نشست رسانه ای یک مربی در لیگ برتر ایران محسوب می شود و با توجه به این که ممکن است به دلیل سرعت در انتقال مطلب قسمت هایی از آن جا افتاده باشد مهمترین بخش های آن را با لحن شخص سرمربی استقلال برای شما انتخاب کرده ایم .
این مطلب جذاب را از دست ندهید:

*من یک عذرخواهی از تمام مردم فوتبال ایران می کنم به خاطر اتفاقات برنامه نود ؛ فارغ از هر رنگی . اصلا باید از ورزش بابت پریشب عذرخواهی کرد .
* وقتی می یای یه آپشنی برای هوادار بزاری و بنابراین گفتم دربی را می بریم .
*سال قبلش می تونستم بیام استقلال اما تنها به چندین دلیل عقب نشینی کردم .
*به عمو نصی و اقا بهداشت (بهتاش) گفتم فضا فعلا فضای حیاکن رها کنه .
*همیشه تو استقلال آقای خودم بودم . اصلا تجربه صدای هوادار رو روی خودم نداشتم .
*در رختکن سه چهارتا وصیت به بچه ها کردم به عنوان برادر بزرگتر .
*به جرات می تونم بهتون بگم هفته پیش می تونستم از استقلال برم .
*در فوتبال ایران یه فضای خودزنی و برادر کشی داریم .
*تو فضایی هستیم که صبری برای تولیدات داخلی خودمون رو نداریم .
* به جرات تنهاترین آدم تاریخ استقلال بودم .
* آدم راحت و شجاعی هستم .
*می گن آدم هایی که سرشون رو می تراشن خیلی خوش شانسن ، اما …
*پارسال صبر من رو کردید تیم رو درست کردم، اما امسال صبر من رو نکردید. فعلا قبول ندارید جنسی از خودتون بالای سر تیم باشه .(خطاب به هوادارها).
*اگه استقلال نمی اومدم همیشه علی منصوریان بودم و حیا کن رها کن نمی شنیدم .
*شخصیت واقعی ما جایی است که کلید می ندازیم و می ریم داخل خونه . باید به فضای خونوادگی مون احترام می گذاشتم .
*عاشق این بودم که دو تا آدمی که آرزوم این بود وقتی نگاهشون می کنم بهم لبخند بزنن ، الان مدیر فنی و سرپرستم هستن .
*اگر تو فضای مربیگری باشم از خدا می خوام که بستری فراهم نکنه جلوی تیم سابقم بشینم .
*از فدراسیون فوتبال نمی گذرم و از اقای ساکت.
* یک آفساید می تونه یه زندگی رو تموم کنه .
*باید گاهی وقتها مثل حضرت علی سکوت کنی .
*اگه بخوام اسم آدم هایی (که به تیم لطمه می زنن)رو بیارم باید اسم 15 نفر رو بیارم .
*(خطاب به خبرنگار) : شما رو یادم هست 18 ماه پیش تو اون نشست ، ردیف سوم نشسته بودی .
*وقتی می یای تو استقلال می بینی یه هیولای درون وجود داره .
*به جرات میشه گفت اگه الان 1-0 برده بودیم همه تون می گفتین از بحران رفت و یه فضای خوبی هم ایجاد شده بود.
*الان ما بیست دقیقه روی گریه امید نورافکن کار می کردیم . استپ کن گریه رو ما بریم کنفرانس مطبوعاتی .
*خنده م می گیره . خنده عضو هیئت مدیره مون رو فردای نود دوباره دیدم . عجب کار عجیبی بود . باید همون جا همه از برنامه می اومدیم بیرون .
*پیش بینی م این بود اگه ببریم می ریم تو مسیر اوکی شدن و اگه نه ، پیش بینی این اتفاق رو کرده بودم که حالا مساوی شد .
*45- 6 سالمه ، 50 نفر از مربیا هستن که می گن ما منصوریانو آوردیم استقلال . بعضیا حتی مربی من نبودن و من داشتم توهم می زدم که نکنه اینا منو بردن استقلال ؟
*معمولا ما توی حنوب شهر شوخی زیاد می کنیم و خودمون رو جای کسی جا می زنیم که بعضی هامون این کار رو خیلی خوب انجام می دن توی تیم ملی سال 98 .(مهرداد میناوند) . دوستم گوشی رو برداشت و گفت یکی هست حالش خوب نیست میگه من امیر قلعه نویی ام . گفتم قطع کن بچه محل هان ، گفت نه صداش می خوره . گفتم بفرمایین . صدا که اومد تو گوشم یاد بازی پارس خودرو – استقلال افتادم …
*در مورد جایگزین خودم اصلا … (حرف نمی زنم).
*رحمتی پریشب در نود قداست مربیگری رو شکوند . کمترین توقعم این بود که وقتی دید مربی و مدیر باشگاهش زنده توی نود هستن همون جا باید به عادل فردوسی پور می گفت مربیم اونجاس خداحافظ شما.
* به خسرو ، مجتبی ، پژمان و رحمتی گفتم کنار هم بمونین و متحد باشین تا جوون های تیم چند پاره نشن .
*افشین قطبی شب بازی کره خیلی گریه کرد وقتی باختیم. خیلی باهاش همراه بودم اما بازهم نمی تونستم درکش کنم چون دستیار بودم.
* اگه بخام بگم استقلال رو چقدر دوست دارم که اصلا یک چیز فضایی است .
* من دو تا تیم رو تو زندگی م خیلی دوست دارم . اول استقلال ، دوم استقلال ، سوم استقلال و چهارم رئال مادرید و آ ث میلان .
*مجتبی یک استعداد مربیگری است . مجتبی را آدم بسیار خوبی دیدم و علائمی از استعداد مربیگری رو توش دیدم . فقط بهش گفتم مجتبی این خیلی رک بودن تو فضای مربیگری خطرناکه یا دستت رو می سوزونه یا به گل می رسوندت .
* یه چیزی یادم رفت از اقای گودرزی وزیر سابق ورزش تشکر می کنم من رو سرمربی استقلال کرد .

* از ماگات در نشست مربیان الیت آسیا موقع کافی خوردن پرسیدم از ایران آفر دارین ؟ قراردادش رو به من نشون داد.
*استقلال در آینده جام به دست می یاره اما او بستری روکه شما فکر می کنین سخت به دست می یاره. بی ارزش ترین قسمت های فوتبال تو استقلال نیست .
* من تولید فلسفه استقلال هستم . زمان برده من به اینجا برسم . برای من زحمت خیلی خوب کشیده شده . کی روش سه سال روی من وقت گذاشته ، افشین قطبی دو سال .
*این رو جدی می گم. اگر من سال اول جام می آوردم باید در می رفتم .
* خنده داره . هرکی من رو می بینه می گه برو یه تمرین دهنده بیار. ینی چی ؟ ینی روز مسابقه بیام بگم سرمربی استقلال اومد ؟ شما باید به همه حوزه های فوتبال مسلط باشی .
*وقتی از نفت جدا می شی می یای استقلال نمی تونی با فضای تدافعی بیای جلو و باید نشاط رو تو تیم تزریق کنی .
*قطع به یقین اگر هوادار استقلال در این ده هفته به من برنمی گشت ینی برنمی گشت که ترس بیاد تو تیمم من استعفا نمی دادم .
*اگه بخام اسم بیارم (افرادی که به تیم لطمه زده اند) برای 50 شب برای برنامه نود سوژه تولید می کنیم . این ها افرادی بودند که با من دوست بودند و ما با هم شام و ناهار و صبحانه خورده ایم .
*چه بازیکنیه چپاروف . خوشحالم که نگذاشتم به سپاهان بره .
* اگر جباری و پژمان را نمی آوردم هیولای درون نمی گذاشت انها به تیم برگردند.
*یک جاهایی شما دل می سوزونی و یک سری کارها را خودت انجام می دهی اما مربی خارجی از این کارها نمی کند . من باید روش مربیان خارجی را در دستور کارم بگذارم و بی رحم باشم .
* (در توضیح کوچینگ تیم بعد از خوردن گل چهارم از العین) : پس اگه اینطور بود رافا بنیتس در فینال لیگ قهرمانان بعد از خوردن گل سوم از میلان روی نیمکت می نشست و گل چهارم ، پنجم ، ششم ، هفتم و هشتم را می خورد و لیورپول قهرمان نمی شد .
* در اردوی ارمنستان می خواستند تیم ما را از اردو بیرون کنند .
*من از فضای ملتهب و بی ادب مجازی اگر گفتم درست گفتم. این برای شان تاریخی ما خیلی زننده است .
* این که مسی به عنوان ورزشکار تاپ دنیا می گوید من فکر می کردم سوغات ایران فرش و پسته است اما فحش هم به آن اضافه شده خیلی بد است .
* چند تا بچه 13 تا 17 ساله ده کانال هواداری 70-80 هزارتایی ما دستشان است . بچه 13 ساله از خواب بلند می شود برود مسواک بزند احساس می کند از منصوریان خوشش نمی آید و مطلب علیه‌اش می زند .
* سه روز پیش تو فضای مجازی یه ابله احمقی گفت منصوریان همه قراردادش را از استقلال گرفته .
* بعضی وقتها فکر می کنم یکی ما را رصد می کند . من با پسرم یک عکس تو برج میلاد انداختم ده دقیقه بعد همه عکس ما را داشتند . از او پرسیدم امیر چیزی به تو وصل است ؟
* در یکی از مهمترین جلساتمان تلفن باز بوده . این ها اسرار باشگاه است . در حساس ترین جلسات ما موبایل باز بوده و من می دیدم . به رییس باشگاه هم گفتم این فاجعه ست .
* ادمینی که در مشهد زندگی می کند و 15 ساله س چی می دونه از گذشته من ؟ آقا پول مجتبی حق دوست را خودم دادم ولی آن را هرگز از استقلال پس نمی گیرم.
* از شخص اقای وزیر عذرخواهی می کنم بابت اتفاقات پریشب . البته این موضوع تقصیر نود نبود چون محتوای آن برنامه چالشی است .

http://www.varzesh3.com/

قدوس برای قرار گرفتن در ترکیب با دژاگه می‌جنگم

سامان قدوس، مهاجم ایرانی استرشوند، در مصاحبه ویژه با سایت سونسکا فنز، درباره درخشش در دیدارهای اخیر و انتظار برای بازی در تیم ملی ایران گفت.

به گزارش “ورزش سه”، سامان قدوس که به تازگی به تیم ملی ایران دعوت شد، به دلیل عدم صدور مجوز بازی اش از سوی فیفا، نتوانست برای تیم کارلوس کی روش به میدان برود؛ اما در بازگشت به ترکیب استرشوند فوق العاده کار کرد و در دو دیدار اخیر تیمش، 3 گل زد؛ از جمله دو گل در پیروزی 5-0 مقابل سیریوس؛ مصاحبه او را با سایت سونسکا فنز در ادامه بخوانید:

دو گل در این بازی زدی و ستاره تیمت در بهترین برد فصل بودی. شرایط چگونه است؟

-احساس خوبی دارم. کمی خسته شده ام، اخیرا تعداد بازی های ما خیلی زیاد بوده است؛ ولی وقتی زمان بازی می‌رسد، انرژی تازه ای به من تزریق می‌شود و من را رو به جلو می‌برد.

دو گل به ثمر رساندی و در مجموع امسال 7 گل در لیگ سوئد زده ای. هر چند که قد خیلی بلندی نداری، چگونه انقدر خوب هد می‌زنی؟

-کن سما در جریان بازی خیلی خوب کار کرد. او ارسال خوبی برایم انجام داد. من بیشتر نگران خروج گلر بودم؛ ولی در نهایت توپ به گل تبدیل شد.

همچنین پس از اینکه پنالتی گرفتی، خودت ضربه پنالتی را زدی و نتیجه را 3-0 کردی. درباره این پنالتی بیشتر به ما بگو

– در بیشتر مواقع، بروا نوری پشت ضربات پنالتی می‌ایستد؛ ولی در این دیدار مربی به او استراحت داده بود. برای همین من پشت توپ ایستادم و قضیه همین بود. وقتی پشت ضربه پنالتی می‌ایستم، معمولا شوتم را به سمت چپ می‌زنم؛ ولی آخرین باری که به سمت چپ زدم، پنالتی خراب شد بنابراین این بار به سمت راست زدم و گل شد.

تو به تیم ملی ایران دعوت شدی تا در اردوی این تیم در روسیه که 10 اکتبر آغاز می‌شود حضور داشته باشی. اوضاع چطور است؟

-من با مسئولان فدراسیون ایران در ارتباط بودم تا برایم ویزا روسیه را اخذ کنند. آنها می‌خواستند من آخر سپتامبر به تیم اضافه شوم؛ ولی ما یک بازی در لیگ اروپا در پیش رو داریم؛ بنابراین در اکتبر به تیم ملی اضافه خواهم شد. حضور در این تیم برایم لذت بخش است. وقتی دفعه اول در بین آنها حاضر شدم، بازیکنان با استعدادی را در تیم دیدم. همه چیز خیلی حرفه ای مدیریت می‌شد. بازیکنان خیلی خوب با من رفتار کردند و من به سرعت حس کردم عضوی از این خانواده هستم. اشکان دژاگه یکی از بازیکنانی بود که خیلی حواسش به من بود؛ ولی همه با من عالی برخورد کردند.

اشکان یکی از رقبای تو برای بازی کردن در پستت در تیم ملی ایران است. چطور به این موضوع نگاه می‌کنی؟

-فوتبال همین است. خارج زمین با هم دوست هستیم؛ ولی برای بازی کردن جنگی برپاست تا بهترین عملکرد را داشته باشیم. این شرایط در باشگاه نیز وجود دارد، در اوسترشوند همه با هم دوست هستیم؛ ولی من هم مثل همه برای جایگاهم می‌جنگم. باید در تمام زمینه ها پیشرفت کنم. در هیچ زمینه ای نیست که نیازی به بهتر شدن وجود نداشته باشد. هر روز تمرین می‌کنم و وقتی تمرینات تمام می‌شود هم به باشگاه می‌روم.

جام جهانی روسیه در تابستان شروع می‌شود.  چه چیزی می‌تواند جایگاهت در ترکیب تیم ملی ایران در جام جهانی را قطعی کند؟

-تلاش زیاد. قطعا با اختلاف مهم ترین چیز است. اینکه رویایم برآورده شده فوق العاده است. در جام جهانی می‌خواهم با بهترین تیم های جهان رقابت کنم.

این هفته با بهترین تیم سوئد، مالمو، روبرو خواهید شد. تو اهل مالمو هستی، آیا می‌خواهی خودت را مقابل آنها ثابت کنی؟

-فکر می‌کنم استرشوند بهترین تیم سوئد است نه مالمو. نگاه کنید، ما تنها تیمی هستیم که در اروپا باقی مانده ایم و نه مالمو. در واقع می‌خواهم نشان دهم که بازیکن خوبی هستم.

-آیا چیزی برای گفتن به هواداران داری؟

می‌خواهم از آنها به خاطر حمایت‌هایشان و نوشته های زیبایی که برایم می‌نویسند، تشکر کنم. واقعا قدردان آنها هستم.

http://www.varzesh3.com/

چلسی و دیگو کاستا: جنگ با خروس جنگی

حمیدرضا صدر به جدایی دیگو کاستا پرداخته، به چالش آنتونیو کونته برای پر کردن جای خالی او در خط حمله…

ژانویه 2017 که رسید چلسی با پنج امتیاز بیشتر از لیورپول صدرنشین لیگ بود. می رفت به سوی قهرمانی. ولی مهاجم برزیلی تبار آبی پوش ها سال نو را با دردسر آغاز کرده بود. با تنش در رختکن. با درگیری حین تمرین. با نیش زدن به آنتونیو کونته. با ریشخند کردن، با کنایه و طعنه.

سیزده ژانویه که رسید کونته او را کنار گذاشته بود. او را که تا آن هفته 14 گل در لیگ زده و بهترین مهاجم استمفوردبریج بشمار می‌رفت. کارآمدترین مهاجمش را که گل های سه امتیازی زده بود. کونته گل دیرهنگام کاستا برابر وستهام طی پیروزی 1-2 را فراموش نکرده بود. یادش نرفته بود کاستا گل پیروزی بخش باز هم دیرهنگام را طی پیروزی باز هم 1-2 برابر واتفورد زده. یادش نرفته بود کاستا اولین بازیکن لیگ برتر بوده که زودتر از هر بازیکنی در لیگ ده گل زده است، زودتر از سرجیو آگرو، زودتر از زلاتان ابراهیموویچ. با این وصف او را برابر لسترسیتی کنار گذاشت و پدرو را در نوک حمله قرار داد. چلسی با دو گل مارکوس آلونسو و یک گل پدرو 0-3 پیروز شد، ولی کونته می دانست نمی تواند بدون کاستا راهش را ادامه دهد. می دانست دستش در نوک حمله خالی است، خالی خالی. بنابراین کاستا در دیدار بعدی برابر هال سیتی به ترکیب بازگشت و طی برد دو گله، گل اول را زد.

کونته و کاستا نیم فصل دوم را در مصاف با هم کجدار و مریز ادامه دادند. چلسی قهرمان لیگ شد و کونته بهترین مربی لیگ. کاستا با 22 گل طی 42 بازی در همه رقابت ها بیش از هر بازیکنی با پیراهن آبی گل زد، بیش از ادن هازارد با 17 گل، بیش از پدرو با 13 گل، بیش از ویلیان با 12 گل، با این وصف همه می دانستند کاستا در چلسی به آخر خط رسیده. می دانستند  کونته بر نامش خط قرمز کشیده. کاستا که گفته بود برای مورینیو راهی چلسی شده. که گفته بود از زندگی در لندن باران زده بیزار است. که گفته بود با پیشنهاد سی میلیون پوندی چینی ها روبرو شده. که گفته بود آتلتیکو همیشه خانه اش بوده…

برای کاستا که خواهان پرشماری داشت، یافتن باشگاه جدید آسان بود، ولی یافتن یک مهاجم بزرگ برای چلسی قهرمان چی؟ آیا کونته می توانست معمای خط حمله تیم قهرمان را حل کند؟

کمتر از سه هفته به نبرد چریتی شیلد که چلسی و آرسنال در ویمبلی به میدان خواهند رفت مانده و چلسی هنوز جایگزینی برای کاستا پیدا نکرده. کونته امیدوار بود روملو لوکاکو مهاجم اورتون را به چنگ آورد، ولی لوکاکو راهی منچسترسیتی شده و حفره نوک حمله چلسی خالی مانده. زمان به سرعت سپری شده و قیمت ها نجومی بالا رفته اند، بالا و بالاتر. رئالی ها قیمت آلوارو موراتا را 78 میلیون پوند اعلام کرده اند، دورتموند حاضر نیست پیر امریک اوبامیانگ را با کمتر از 70 میلیون واگذار کند، تورینو گفته آندره‌آ بلوتی بیست و سه ساله 88 میلیون ارزش دارد. در کنار همه اینها همسازی با آهنگ لیگ برتر آسان نیست و تجربه تلخ شوچنکو، دی ماریا و فالکائو از یادها نرفته. … به همین دلیل دیگو کاستا طی سپری کردن تعطیلاتش به‌رغم آن که هنوز بازیکن چلسی بشمار می رود، عکسی از خودش را در جامه آتلتیکو مادرید روانه شبکه های مجازی کرده و کنارش متن نیشداری خطاب به کونته گذاشته.

وقتی کاستا سال 2014 راهی چلسی شد “کامل کننده پازل” چلسی پس از رفتن دیدیه دروگبا شد. بازیکن جنگنده ای که توانایی جسمی اش در لیگ برتر کارگشا بود، برخلاف مثلا دی ماریا و فالکائو. در کاستا چیزی جاری بود که بازیکنان اروپایی آن را نداشتند. او تا شانزده سالگی جایی جز در فوتبال خیابانی های برزیل راهی میدان نشده بود. فوتبال را در آکادمی ها نیاموخته و راه و رسم گل زدن را زیر نظر مربیان یاد نگرفته بود. کاستا فارغ التحصیل کوچه پس کوچه های لاگورتا بود. شهر کوچکی نزدیک سواحل شرقی برزیل با فقط صد هزار جمعیت و فقط یک باشگاه فوتبال بی نام و نشان. همان جایی که راه جنگیدن را در خشونت های خیابانی آموخت. رسم ربودن توپ از پای حریفان را. پشت سر گذاشتن شان را. مات کردن شان را.کاستا را در لالیگا با  بیزاری اش از شکست شناختند. با دردسرجویی اش. با تند مزاجی و خروس جنگی بودنش. با سماجت و جان سخت بودنش. با روحیه برتری جویانه اش. وقتی در 2013 دروازه بتیس را باز کرد شروع کرد به مسخره کردن آنتونیو آمایا که برابر او توپ را از دست داده بود، آن قدر در نیش زدن افراط کرد که همه چیز به زد و خورد کشیده شد. آن زمان همه از کاستا نفرت داشتند. ولی دیگو سیمئونه در آتلتیکو به‌جای فالکائو که مهاجم خوش قریحه و هنرمندی بود به کاستا که راه و رسم دیگری داشت روی آورد. سیمئونه که طی سال های حضورش در میدان یکی از خروس جنگی ها بود برای کاستا شخصیت پدرانه ای پیدا کرد و از او مهاجم دیگری ساخت. در مصاحبه هایش از کاستا ستایش کرد و تکرار کرد او بهتر خواهد شد. کنار زمین سرش فریاد کشید و او را آرام ساخت. کاستا طی دو فصل برای آتلتیکو 56 گل زد. هم قهرمان لالیگا شد، هم جام حذفی را فتح کرد و هم تا فینال لیگ قهرمانان جلو رفت. آن قدر درخشید که دل بوسکه درخواست کرد ملیت اسپانیایی گرفته و برای تیم ملی اسپانیا به میدان رود.

وقتی کاستا راهی چلسی شد، همان مهاجم بیقرار و پرده دری بود که مورینیو می خواست. طی چهار بازی اولش برای چلسی 7 گل در لیگ زد و بالاتر از میک کوئین (6 گل در هشت بازی برای کاونتری 93-1992)، سرجیو آگرو (6 گل در هشت بازی منچستر سیتی 12- 2011) و یورگن کلینزمن ( 5 گل در شش بازی تاتنهام 97-1996) ایستاد. او برای طرفداران چلسی همان مهاجم نیشدار و مهارناپذیری شد که پس از دروگبا آرزویش را داشتند. ولی کاستا پس از سه فصل و زدن 59 گل و دو قهرمانی لیگ برتر و یک جام اتحادیه رفته. رفته و قیمت اختلاف کونته با او برای چلسی گران به نظر می رسد، خیلی گران.

حمیدرضا صدر

http://www.varzesh3.com/